یادداشتهای علم، سهشنبه ۳ مرداد ۱۳۴۶: به شاه گفتم: باید رئیس حزب اکثریت را بازخواست کنید!
صبح شرفیاب شدم. مطالب جاری زیاد بود، به عرض رسید. راجع به انتخابات عرایضی کردم. فرمودند، فئودالها جلو آمدهاند. عرض کردم، بیایند، ولی نمیبرند. فرمودند، شاید بردند. عرض کردم، باید رئیس حزب اکثریت را بازخواست بفرمایید که با این همه امکانات معنوی و مادی که شاهنشاه در اختیار او گذاشتهاید – معنوی از جهت واقعا انقلاب سفید و مادی که معلوم است بالاخره دولت است – باز هم بیلیاقتی به خرج داد. مثل اینکه عرایضم مورد قبول واقع شد. اوامری به استاندارها صادر فرمودند که ابلاغ شد.